سفارش تبلیغ
صبا ویژن

دریاچه ی قو
 
قالب وبلاگ

زیاد گریه می‌کنم. گاهی با بهانه، گاهی بی‌بهانه. هر چند معتقدم که برای گریه همیشه بهانه هست، در روزگاری که هستیم.گاهی که بهانه کم دارم کافی است فقط به عکس کودکی کنار پدر شهیدش نگاه کنم تا چشم‌هایم تر شوند. به همین راحتی!

این عکس و این عکس همیشه بهانه‌های خوب من بوده‌اند. 

این روزها اما بهانه‌ی جدیدی به مجموعه‌ی بهانه‌های من افزوده شده است برای این که به حال خودم گریه کنم.

شهید احمدی روشن و گنجشکش

شهید احمدی روشن و گنجشکش

من و تکراری از «من، من...» مسافر!

من و آواری از ماندن مسافر!

تو و پرواز با بال شکسته

دل گنجشک‌ها روشن مسافر!

..................................................

عکس دیگری از شهید و گنجشکش

غزلی از محمد رضا وحید زاده

غزلی از علی محمد مودب

غزلی از میلاد عرفان پور

یک مثنوی از حامد حجتی

غزلی از سید محمد مهدی شفیعی

شعری از حسن صنوبری

نوشته‌ای از محمد حسین نیکزاد

غزلی از مهرداد قصری فر

شعری از عارفه دهقانی

دوبیتی‌های عاشورایی من در وبلاگ از این دست


[ یکشنبه 90/10/25 ] [ 10:4 صبح ] [ سید حبیب نظاری ] [ نظرات () ]

دوبیتی، چشم‌هایم را امان داد

به گنجشک درونم آشیان داد

در آورد از تنم پیراهنم را

به باران زخم‌هایم را نشان داد

.............................................

دوبیتی‌های عاشورایی را در وبلاگ از این دست بخوانید

 


[ شنبه 90/10/10 ] [ 12:11 عصر ] [ سید حبیب نظاری ] [ نظرات () ]


.: Weblog Themes By SibTheme :.

درباره وبلاگ

موضوعات وب
امکانات وب


بازدید امروز: 21
بازدید دیروز: 10
کل بازدیدها: 480450