• وبلاگ : درياچه ي قو
  • يادداشت : چتر
  • نظرات : 4 خصوصي ، 54 عمومي
  • درب کنسرو بازکن برقی

    نام:
    ايميل:
    سايت:
       
    متن پيام :
    حداکثر 2000 حرف
    كد امنيتي:
      
      
     <      1   2   3   4      >
     
    سلام جناب نظاري عزيز! شما اختيار داريد عزيز بزرگوار ! از آشنايي با شما هم خيلي خوشوقتم. پايدار و سرفراز باشيد!

    سلام دوست من

    ممنونم از سر زدن و ابراز محبت كردنت البته. اما من بيشترپست هاي زيبايت را خواندم و لذت بردم. شاد باشي

    سلام

    .

    .

    .

    اميد وارم از اون حرفم ناراحت نشده باشيد اون روز يك ذره اعصابم سر جاش نبود واسه همين وقتي اونو خوندم قاطي كردم

    مثل هميشه آپتون جالب و خوندني بود

    بازم سر بزنيد خوشحال ميشم راستي اون دفعه يادتون رفت كه بنويسيد......................................راستي سلام!!!

    سلام

    سپاس از حضورتون

    اين نوع گرافيكي شعر رو من تو ادبيات خارجي زياد ديده بودم ولي شما يكي از زيباترين نوشته ها رو در قالب يك چتر پياده كرده بوديد. فوق العاده بود

    داستاني از من.....به روزم.... خوشحال ميشوم سري به ما بزنيد تا بتوانيم از اين به بعد با يکديگر تبادل نظر داشته باشيم

    دز بالاي کوه بود عينهو ديوار راست تا خود قله صاف . نميشد دست جاييش بند کني چه برسه به فرار کردن . تا روستامون يک روز راه بود . باچند تکه نان خشک که جعفر تو دز بهم داده بود. بايد ميرفتم سر وقت خان . قسم خورده بودم اگه پا رو زمين گذاشتم خون خان ريخته باشم.

    سلام سيد

    قشنگ و زيبا بودن

    با اجازه براي چاپ در مجله انتخاب كردم.

    يا علي

    + آخوندي 

    اي كه اهل دعاي باراني

    با خودت چتر را بردار!

    + آخوندي 

    اي كه اهل دعاي باراني

    با خودت چتر را بردار!

    آقا!اين همه ماگفتيم مازندراني هستيم ودارد در ولايت وبلاگ شما باران مي بارد،نمي دانم چه حكايتي است؟درهرصورت از تصاوير زيبايي كه انتخاب نموده بودي ،كلي هواي شديو وهواي ولايت خودمان به سرمان زدو...بگذريم.

    راستش را بگويم اين كه اين ظرفيت خوبي كه در دوبيتي ورباعي هست را تازه دارم متوجه مي شوم.يا شايد چون كمتر به آن توجه كرده بودم ،براي من اين جوري باشد.زيبايي كارهايت هميشه مرا به حسادت مي كشاند.عين واقعيت را مي گويم.كارهايت واقعاوسوسه برانگيز است.

    راستي!اين اواخر دارد دوبيتي ها نصف ونيمه مي رسد.خدادست اجانب را ببردوكوتاه كند.ان شاءا....

    سلام/ ميتوانم به زبان پروانه به ادراك جهان برخيزم

    دست در دست خويش

    مي روم در جهان.

    هيچكس نبود

    هيچكس نيست.

    (آپ كردم.شعر هيوا مسيح به نام جايي.منتظر حضور گرمتون هستم)

    سلام مهربان

    ممنون از حضور و گرمي كلامت عزيز

    بيشتر مي خوانمت گرامي

    ارادتمند

    سلام جناب سيد حبيب نظاري عزيز! آره ميدونم يعني ميدونستم كه كلمات:(نفسي) با(غزلي) هم قافيه نيستند اما من (يي) را مد نظر قرار داده ام گرچه اونم خالي از اشكال نيست ميدونم. از يادآوري تان هم سپاس. موفق باشيد و سرفراز!
    سلام با يک ترانه بروزم و منتظر حضور گرم شما شب خوش.

    Once a Girl when having a conversation with her lover, asked
    Why do you like me..? Why do you love me?
    I can""t tell the reason... but I really like you
    You can""t even tell me the reason... how can you say you like me?
    How can you say you love me?

    يك بار دختري حين صحبت با پسري كه عاشقش بود، ازش پرسيد
    چرا دوستم داري؟ واسه چي عاشقمي؟
    دليلشو نميدونم ...اما واقعا"‌دوست دارم
    تو هيچ دليلي رو نمي توني عنوان كني... پس چطور دوستم داري؟
    چطور ميتوني بگي عاشقمي؟

    .

    .

    .

    سلام

    عمق آينه جاده ايست دوردست

    همسفر!

    ابتداي جادهءآئينه را

    بارسفربايد.

    منتظرحس همياريتانيم.

     <      1   2   3   4      >