سلام بزرگوار صميمي جناب نظاري
دوبيتي دلنشين معطر ولبريز از انديشه واحساس لطيفتان را زمزمه کردم....مضاميني متعالي و تعبيراتي نوشکفته..وفريادي با طراوت
اين دوبيتي تازه ام تقديم به دسته گل معطر شما
زمين در بستر شب خواب ميرفت...شب از تشويش وبي مهتاب ميرفت
ومن افتاده برگ از شاخه اي که........پس از عمـــري بروي آب ميرفت