سلام شاعر
دست روزگار است يا شانس قشنگ من نميدانم- كه درست موقعي من بايد شما را دوباره پيدا كنم كه شما خشكسالي ادبي زده به سرتان يا در دلتنگي زيباي تان فرو رفته ايد يا اينكه مثل آن روزها كه من به ياد دارم يك دفعه و بدون هيچ مقدمه اي ناپديد شده ايد.لابد بايد حالا اطلاعيه بزنم:ناشناسي كه در غروبي غم انگيز ناپديد شد. اگر خبري...!
من دلم براي دوبيتي هاي شما تنگ شده بود و فعلا كه دلم به پست هاي قبلي تان خوش است. اما به شدت منتظرم كه قوهاي جديدتان را بخوانم. و مثل هميشه پر شوم از هواي آسماني آبي. به شدت منتظرم...