نگاه بسيار زيبا و سکر آوري بود.
سلام حبيب عزيزفداي ان نگاه مهربونت بشم من کي گفتم دلت پيرشده من ان موهاي نازت گفتم که رنگ سفيدي گرفته اونم مال زمان .راستش دلم برات خيلي تنگ شده ودلم مي خواست قم بودم يه سرمي امدم دست بوسي ولي امان که راهم دوره من همدان زندگي مي کنم بواسطه شغلم اينجاگاه وبيگاه تيموررومي بينم اون هم حسابي موهاش سفيدشده راستي غصه نخورمنم حسابي سفيدکردم اوني که ديدي رنگ مو
قم که بيام حتمابهت سرمي زنم مي بوسمت
بازم مثل هميشه استاد برنده ميشه
سلام دوست عزيز....[لبخند][لبخند][لبخند][لبخند]
با احترام دعوتيد به جشن کوچک واژه هايم. [گل][گل][گل][گل][گل][گل][گل]
...چه فرق دارد جوانه هاي گندمي که در چشمهايمرنگ باخته اندو سيني چايي که پيشکش بزي مي شودبراي فهميدن علفنمي دانم چرا شيرين؟!بدون قند!!!....
[بدرود]
نارنج ها چکيده ي پاييزند
گنجشک ها چکيده ي رنج...
زيبا بود شعرهاي گنجشکي تان.
پيروز باشيد
چون:
زدست ديده ودل هردو فرياد
كه هرچه ديده بيند ،دل كند ياد