سيد بزرگوار
به گمانم آدم هر چه بيشتر پا به سن مي گذارد بهتر معني دوست داشتن را مي فهمد.
حکايت مهري است که از شما و گنجشکهايتان به دلم افتاده است
جند بار جيک جيک کنم تا براي ما هم قفسي بسازيد آقا ؟
و يا نه
رخصت دهيد کنار باغچه تان دانه اي بر چينيم ...
عيد تان فرخنده
گنجشکهاتان پر روزي
و ما را هم از دعاي خيرتان بي نصيب مگذاريد
دوستتان دارم
به رسم خودتان سلام
مي بوسمتان
دلت آيينه مي شد،خوب مي شد
اگردل رابه باران مي سپردي...
"سوردار"باچنددوبيتي به روز است.منتظر قدمي وقلمي ازشماهستم.ارادتمند:علي رضا حکمتي
درود بر شاعر دوبيتي هاي ناب
روزهاي پاييزي تون به خير . اشعار گنجشکي تون رو هميشه مي خونم ... بي نهايت بکر و لطيف و دلنشينن . اگه مخاطب هزار بار هم شعراتون رو بخونه ، باز هم براش لذت بخش و زيباست .
شاد باشيد
يا حق
سفره بي نان خانه خالي از صداي جيك جيك
مي چكد در لحظه هايم بغض ساعت تيك تيك
پرم از پر پرواز ، ولي. ..من
از كسي راز پروازو نپرسيده ا م
......برا همين فكر ميكنم حالا حالاها به گنجشك درونم نرسم