سلام
اعتراف يك تبهكار:
وقتي كوچك بودم ( البته من هميشه كوچك بودم) يواشكي رفتم از يك سوراخ كنار ديواز حياطمان جوجه گنجشكي را در آوردم . مثل همين عكس شل و ول بودو گوشه ي نوكش زرد بود. پيداست در طول تاريخ جهش ژني نداشتند. مي خواستم خودم بزرگش كنم . مگس ها را مي كشتم و به زور در دهان كوچك آن مي كردم . و گندم ! با ني هم آب توي دهانش مي ريختم فكر ميكردم چون از مامانش بزرگترم بهتر هستم و لي با مرگش فهماند اشتباه مي كردم. البته من
لاك پشت ، كرم ابريشم ، جوجه مرغ ، مورچه ، جير جيرك و....را به سلامتي بزرگ كردم . ولي گنجك مثل گرگ به حيات وحش گره خورده