سلام سيد
مي بيني روزگار را ؟
تو اينهمه چلچله و گنجشك در دل داري و ما اما در تمام عمر فقط يك گنجشك يك پا داشتيم كه آن را هم روزي اين باد بي وفا با خود برد و ما را گم كرد ...
حالا تو مرا ياد همه جيك جيكهاي معصومانه او انداختي و بي قراري هايي كه مي فرمود ...
ببين با دلم چه كردي مرد...
پيشاني مباركت را مي بوسم