مراسم اهداي جوايز برگزيدگان اولين دوره جشن بزرگ داستان انقلاب .
اگر چه عكسي كه در بروشور منتشر شده بود سياه و سفيد بود اما اما مي شد فهميد كه موهايت كمي سفيد شده رفيق . بي هوا ياد روزهاي روشن گذشته افتادم كه دست هاي مان به سمت باريدن مي رفت . سال 1378 همدان دانشگاه بوعلي سينا . حالا سال ها گذشته و ديگر نه از كلاس ها و جلسات ادبي آن روز ها خبري هست و نه از كانون پرورش فكري و ميدان باباطاهر .
خوشحالم كه هستي رفيق .