سلام سيدم!
خرسندم از همدلي
عادتم اين است كه وقتي شروع مي كنم به نقد زياد مي نويسم اما اقرار مي كنم وقتي شعري ذهنم را بگيرد و مثل باران يكريز در من فرو بريزد و سرشارم كند چيزي بر زبان نمي آورم يعني چيزي در مقابل شعر خوب ندارم. اصلا جاي حرفي نيست.
مثل هميشه شعرت زيبا و پر احساس است. خيليها شعر مي گويند، انواع و اقسام آرايه ها و حرفهاي گنده گنده و خيال و ... اما يك فوت كوزه گري هست كه همان شاعر بودن و احساس شاعرانه داشتن است كه همه ندارند اگر اينگونه بود همه استادان ادبيات دانشگاه مي شدند شاعر. نه؟
(باز هم كه خيلي نوشتم)
مثل هميشه شعرت ساده، روان و با احساس بود.
هميشه با توام، عزيز ...