سلام عزيزم حبيب نازنين
بحث فني درباره دوبيتي هاي قشنگ چه مي توانم بگويم.
مگر غير از اينكه ((چون هميشه زيبا و روان و نغز گفته اي)) چه مي توان نوشت؟
اما درباره عقيده ... نه. چرا همش سعي داريم بگوييم نسبت به شهدا بي تفاوت شده ايم؟ آژانس شيشه اي را كه ديده اي. چقدر از اين حرفها زد. سخنراني مسولان را كه مي شنوي؟ چقدر از اين حرفها مي زنند. حرفهاي خودماني و شعر و داستان من و ما را كه خوانده اي؟ چقدر حرفهاي اينجوري مي زنيم. پس كي بايد انجام دهد؟ اصلا بايد چه كرد؟ مگر شهدا براي غير از اين رفتند كه ما زنده باشيم و زندگي كنيم؟ چه كنيم؟ چگونه باشيم؟ اين كه برخي آدم نماها در خيابان و روزنامه و سينما و تلويزيون آنگونه اند تقصير بقيه چيست؟ اصلا اينان مگر زمان جنگ هم نبودند. بودند و همين گونه بودند. مگر زمان مولا علي نبودند؟ مگر زمان پيامبر نبودند؟ بودند و به هواي خودشان خوش بودند. نمي شود كه همه را ارشاد كرد. اصلا اگر اينگونه بود كه مي شد عالم فرشتگان. اصلا خيلي حرفها هست كه بايد با دل پردرد نشست و گفت اما كو مجال
عزيزم حبيب نازنين!
بله - شهدا را به گذشته سپرده ايم اما در اين بين كي ضرر مي كند؟ شهدا يا ما؟
نه - من قبول ندارم كه حرف حرف بياورد و از عمل غافل شويم. حرف بايد در عمل هويدا شود. اما كو- كجا و با كي بايد هويدا شود؟
گشتيم نبود نگرد نيست